به گزارش سایت خبری پرسون، پیشرفت علم از همان ابتدا چالشآفرین بود و برخی گروهها از مدرنیته گریزان بودند و برخی دیگر هم طرفدار. علم پزشکی هم همینطور است. هنوز که هنوز است افرادی وجود دارند که طبابت را با همان شیوه و راهکارهای قدیمیاش قبول دارند و تا لحظه آخر هم سرسختانه مخالف داروهای شیمیاییاند. البته ما منتقد این اعتقادشان نیستیم و در برخی مواقع طب سنتی کارایی خود را هم اثبات کرده و حتی اکنون هم وجود دانشکده طب سنتی و نظارت وزارت بهداشت تاییدی بر همین امر است. اما در ابتدای دوره شیوع کرونا و ناشناخته بودن آن ویروس هم برای علم پزشکی مدرن و هم طب سنتی؛ از سوی داعیهداران معروف این روزهای طب سنتی و طب اسلامی اظهارنظرهای عجیبی شنیده شد. از چسبیدن مواد فلزی روی بدن پس از تزریق واکسن گرفته تا اظهاراتی مانند عقیم شدن نطفه پس از دریافت واکسن. یکی از چهرههای مشهور در زمینه طب سنتی فردی به نام حسین روازاده مشهور به دکتر روازاده است که در سالهای اخیر خبرهای زیادی از ادعاهای وی منتشر شده و وزارت بهداشت بارها نسبت به آن هشدار داده. اما خب چه بخواهیم بپذیریم و چه رد کنیم، دکتر روازاده طرفداران خاص خودش را دارد و دقیقا همان طیف گریزان از داروهای سنتی به سراغ درمانهای تجویزشده از این شخص میروند. پیش از این هم تعدادی از پزشکان در گفتوگو با رسانههای مختلف گفته بودند بسیاری از بیمارانی که به مطبشان مراجعه میکردند ابتدا برای درمان درد خود به چنین مراکزی مراجعه کرده بودند اما پس از مصرف داروهای آنها دچار عوارض شدید شده و ناچار به مطب پزشک آمدهاند. در مواردی بیمار با عوارضی روی پوست بدن به پزشکان مراجعه کرده که نشان میدهد کورتون مصرف میکرده اما خودش نمیدانست که داروی مصرفیاش چه چیز بوده ولی پس از بررسی و تجزیه قرص روشن میشد که درواقع ترکیب قرص کورتون است.
علم پزشکی به دنبال استدلال برای طب سنتی است؟
اما ماجرای طب سنتی از کجا شروع شد؟ مهدی نوریه، پزشک عمومی میگوید نکته اصلی ماجرای طب سنتی و طب اسلامی این است که ما در حوزه مختلف علوم، علاقه قابلتوجهی به بومیسازی این آن علوم داریم. «اساس این ماجرا تقریبا از اواسط دولت احمدینژاد آغاز شد. آمدند و در وزارت بهداشت، معاونتی را با عنوان طب سنتی ایرانی تعریف کردند. ما در کشور ظرفیتهای خاص خودمان را داریم اما وظیفه این معاونت این بود که به ظرفیتهای کشورمان مانند ظرفیت سایر کشورها توجه کند. این ظرفیت، طب تکمیلی بود. یعنی در کنار طب مدرن و طب کلاسیک که وظیفه اصلیاش درمان است، از این طب تکمیلی در ایران که سابقه هم دارد برای بهبود سبک زندگی مردم استفاده کنیم. اساس ورود و بروز و ظهور این مکتب، بهداشت و پیشگیری از بیماری بود. یعنی به فرد میگفتند شما اگر چاقی باید سبک زندگیات را تغییر دهی. مثلا اگر مردم نخواهند به دیابت مبتلا شوند، از فلان چیز استفاده کنند. یعنی اساس و پایه آن پیشگیری و بهداشت بود. پایه و نقطه اول کار، امر بدی نبود. در تمام دنیا چنین چیزی وجود دارد. از چین گرفته تا آمریکا. اما مخالفتها از کی آغاز شد؟ زمان وزارت دکتر قاضیزاده هاشمی، این معاونت به مدیریت کل تبدیل شد. به این معنی که سلسلهمراتبش کاهش داده شد. درحالیکه در همان زمان ما رزیدنت طب ایرانی داشتیم و دانشگاههایی مانند دانشگاه ایران، شهیدبهشتی و شاهد رزیدنت طب ایرانی میگرفت. باید امتحان تخصص میدادند و بعد بهعنوان رزیدنتی طب ایرانی میرفتند. اما نکته از کجا شروع شد؟ از وقتی که عدهای مافیای پزشکی و مافیای درمان را آغاز کردند. کمکم افراد سودجویی مانند روازاده و تبریزیان ظهور کردند. این افراد چندشاخه شدند. یک عده به طب ایرانی و طب سنتی معتقد بودند و عدهای دیگر، یک امر جدیدی به نام طب اسلامی ابداع کردند. در این گیر و دار علت اینکه اقبال وجود داشت این بود که مثلا کسی مریض سرطانی بود، از یک طرف برای درمان ناامید بود و از طرف دیگر هم هزینه درمان سنگین بود برای همین، به این سمت نیز اقبال پیدا میکرد و متاسفانه این افراد شروع به سوءاستفاده کردند. سوءاستفادهها چه زمانی شدیدتر شد؟ در دوران کرونا. در دوران کرونا اوج سوءاستفادهگریشان شکل گرفت. از ماجرای روغن بنفشه گرفته تا ادرار شتر و کارهای سخیفی که این افراد انجام میدادند؛ مانند آتش زدن کتاب تخصصی پزشکی داخلی برای مثلا اعتراض به پزشکی مدرن. همچنین آدرسهای غلطی که داده شد و نهادهای بالادستی که به این افراد اجازه سوءاستفاده میدادند مزید بر علت بود. سخن جامعه پزشکی این نبود که مطلقا سخن و کارهای شما را رد میکنیم بلکه سخن این بود که حرف شما صحیح است و ادعا دارید که با فلان تجویز آدمهایی را از دیابت نجات دادید. ما میپذیریم. بنابراین اجازه دهید که افراد ویزیت و درمانشده را بررسی کنیم و حتی نتایج شما را به مقاله هم تبدیل کنیم. در دنیای پزشکی علمی وجود دارد که مبنای آن گیاهان است. یعنی پزشکی که مبنایش گیاهان دارویی است. یکی از داروهایی که ارتوپدهای بسیاری برای مشکل مفصل استفاده میکنند داروی پیازکلیدین است. این دارو پودر و عصاره آووکادو و سویاست و هیچ چیز عجیبی نیست. یعنی در علم پزشکی جستوجو شده که این ماده برای فلان بیماری اثرگذار است. یا شربتهایی که برای گلودرد و سرفه درحال استفاده است. شاید بسیاری از اینها مبنای پزشکی گیاهی دارند اما افرادی در ایران چهارچوب بهداشت و سبک زندگی خودشان را وارد درمان کردند، آن هم درمانی که بدون پشتوانه بود. وقتی پشتوانه علمی ندارد باعث آسیب به ملت میشود. مثلا میبینیم کسی دیابت داشته و به او گفتهاند که انسولین تزریق نکند و در فلانمدت زمان، فلاندارو را مصرف کند. میبینند در مدت زمان مشخصی دارو جواب داد اما پس از این یکباره کودک یا فرد وارد شوک میشود و میمیرد. این درحالی است که ما یک ترم جداگانه درباره بیماریهای دیابتی داریم که این افراد قند خونشان خود به خود تنظیم میشود و در آن زمان هم باید اطرافیان حواسشان باشد که میزان تزریق انسولین چقدر باشد. از این سو افرادی سوءاستفاده میکردند که این کنترل قند خون بر اثر همان داروهای تجویزی طب سنتی است و درنتیجه طرف درمانش را ادامه نمیداد. یک مثال دیگر که با آن مواجه بودم این بود که کسی دیابت داشته اما دارو مصرف نکرده. پایش زخم شده، به این افراد مراجعه کرده و باعث شده انگشت پایش را کاملا قطع کنند. اساس حرف نظام پزشکی و وزارت بهداشت اکنون این نیست که نباید چنین فعالیتهایی در قالب سنتی انجام شود. البته طب اسلامی براساس حرف بزرگان دینی معاصر ما کلا وجود ندارد. در طب سنتی هم حرف این نیست که طب سنتی، امروزه طب دورریختنی است. بلکه سخن این است که اگر ادعا دارید فلان چیز را استفاده کنیم کرونا نمیگیریم را بررسی علمی کنید و به علم پزشکی اثبات کنید، نه اینکه جان مردم را بگیرید. این واقعیت است که همین آقای روازاده در مقابله با واکسیناسیون کرونا به خانوادهها میگفت کودکانتان را برای دریافت واکسن نبرید. یعنی در عمل سلامت این افراد را به مخاطره میانداخت. نظام پزشکی با افراد دیگر اگر نتواند برخورد کند اما لااقل توانسته فردی را که ادعا دارد شماره نظام پزشکی دارد، کنترل کند. این افراد با رفتاری که داشتند سلامت جامعه را به مخاطره انداختند و نظام پزشکی بهعنوان نهادی که باید اصول سلامت مردم و شانیت پزشکان را حفظ کند گزارش و شکایت مردم را به معاونت درمان وزارت بهداشت منتقل کرده است. معاونت بهداشت نیز مجوز این فرد را لغو کرده است. البته این را هم درنظر داشته باشید که برخی کارها ظاهرسازی است و در مواقعی داروخانه یا مثلا سونوگرافی با تعرفه آزاد نسخه را میپذیرند. وقتی بدون داشتن هیچ مدرک پزشکی در آرایشگاه ژل و بوتاکس تزریق میکند، جلوگیری از انجام نسخ این فرد هم میتواند ظاهرسازی باشد.»
القصه دو روز گذشته یعنی پنجشنبه خبری مبنیبر لغو مجوز طبابت حسین روازاده معروف به حکیم روازاده منتشر شد. دکتر سیدهاشم دریاباری سرپرست مرکز نظارت و اعتباربخشی امور درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نامهای خطاب به معاونت درمان وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، محرومیت دائم دکتر حسین روازاده از اشتغال به حرفه پزشکی را اعلام کرد.
در بخشی از این نامه آمده است: «به پیوست نامه ... مورخ ۱۴۰۲/۵/۲۳ درخصوص آقای دکتر حسین روازاده پزشک عمومی به شماره نظام پزشکی ۵۸۲۹۰ مبنیبر محرومیت دائم از اشتغال به حرف پزشکی و وابسته در سراسر کشور ارسال میگردد.»
حکم محرومیت دائم از اشتغال به حرفههای پزشکی و وابسته در سراسر کشور برای حسین روازاده با نظر هیاتعالی سازمان نظام پزشکی و تایید رای مذکور در دادگاه تجدیدنظر استان تهران صادر شد. پیش از این ظاهرا، نظام پزشکی تهران (دکتر علویان) از دکتر روازاده خواسته بود تا در اسرع وقت خودش را به دادستانی انتظامی سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ معرفی کرده و مستندات علمی ادعاهای خود را ارائه کند.
انتشار این خبر در فضای مجازی از سوی پزشکان و فعالان این حوزه بازخورد قابلتوجهی داشت اما همچنان برای طرفداران طب سنتی این سوال وجود دارد که دلیل این کار چه بود و چه گزارشهایی به نظام پزشکی و معاونت درمان رسیده که معاونت درمان به درخواست نظام پزشکی کشور، مجوز طبابت حسین روازاده را لغو کرده است؟ بهتر این بود که پیرو انتشار چنین خبری، با توجه به طرفداران طب سنتی، دلایل این کار نیز منتشر میشد اما وزارت بهداشت تنها به یک خبر ساده بدون توضیحات تکمیلی اکتفا کرده است. از این رو خبرنگار «فرهیختگان» بهدنبال پاسخ به چرایی و دلایل لغو مجوز طبابت حسین روازاده معروف به حکیم روازاده، تماسهای مکرری با معاونت درمان وزارت بهداشت و سایر معاونتهای مرتبط برقرار کرد اما هیچیک از معاونتهای مربوطه پاسخگوی تماسهای ما نبودند.
روازاده در مسجد حضرت زینب شهر قم در روزهای اوج کرونا یک کلیپ مشهور دارد. او در این سخنرانی به دیدگاه غالب پیرامون بیماری کرونا حمله کرده بود. «من به قم آمده، هم در مسجد و جلسات خصوصی با همه روبوسی میکنم، هم مرقد میرم. اینها داستان است، اینها میخواهند دین ما را از ما بگیرند و به ما صدمه بزنند. کاری که دارند انجام میدهند هیچ معنایی ندارد. ضمنا این چه بیماریای است که شما اینقدر گندهاش کردید؟ مگه درمانش کاری دارد؟ من اعلام آمادگی میکنم، شخصا ورود میکنم به آنجایی که این بیماران هستند، درمانشان را شروع میکنیم تا ببینید چقدر سریع درمان میشوند. هنوز ثابت نکردهاند که علت مرگومیر کروناست. طرف میخواهد بمیرد سرماخوردگی به نام کرونا میگیرد و میمیرد. من پرسیدم، اینا مدتهاست مریضند، هی دارو و درمان میکنند و روزی یک کیلو داروی شیمیایی میخورند.»
سیدموید علویان، رئیس هیاتمدیره نظام پزشکی تهران بزرگ در واکنش به اظهارات روازاده در نامهای نوشته بود:
جناب آقای دکتر روازاده
عضو محترم نظام پزشکی به شماره نظام پزشکی ۵۸۲۹۰
سلام علیکم
احتراما نظر به پاندمی کرونا و مرگومیر ناشی از آن در کشورهای مختلف دنیا و به تبع آن در کشور عزیزمان ایران و لزوم انجام اقدامات پیشگیری و درمانی برای عموم مردم بر اساس پروتکلهای بهداشتی و علمی پذیرفته شده در مجامع علمی و مصوبات ستاد ملی کرونای کشوری و فرمایش مقاممعظمرهبری مبنیبر وجوب اجرای مصوبات ستاد کرونا خواهشمند است مستندات علمی اظهارات جنابعالی در مورد واکسیناسیون واکسن وارداتی درصورت تزریق به مردم باعث مرگ آنها میشود و ادعای تاثیر اقدامات درمانی پیشنهادی شما که در فضای مجازی منتشر شده است، درمورد درمان کرونا شامل حجامت، مصرف قطره حنظل، جوش شیرین و... در اسرع وقت خود را به دادستانی انتظامی سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ معرفی و مستندات علمی ادعاهای خود را ارائه فرمایید. بدیهی است هر گونه اظهارات غیرعلمی که منجر به کاهش اعتماد عمومی به مستندات علمی و اقدامات قانونی و اجرایی شود که میتواند آسیب جانی به جامعه وارد نماید، مورد پیگیری سازمان نظام پزشکی خواهد بود.»
از وزارت بهداشت پیگیر باشید!
پیروی پیگیری این امر در تماس با محمدرضا خردمند، معاونت انتظامی نظام پزشکی وی از ارائه هرگونه توضیح شفاف خودداری کرد و گفت: «ما تمام اطلاعات را به وزارت بهداشت منعکس میکنیم. هرچه به وزارت بهداشت منعکس میکنیم، کاملا صحیح است. درمورد آرایمان ما صحبت و اطلاعرسانی نم کنیم. هر چیزی که صحیح است را منعکس میکنیم و خدای ناکرده حق انعکاس اشتباهات را نداریم. به همین دلیل ما نهتنها درباره این شخص بلکه درباره تمام افراد این را عرض میکنم. تمام مطالب را ما به وزارت بهداشت منعکس میکنیم و وزارت بهداشت آنها را اجرا میکند. چه ایشان و چه هر فرد دیگری. اینکه چه جزئیاتی دارد را باید از وزارت بهداشت پیگیر باشید. اما این را بدانید که اصلا اشتباهی صورت نگرفته و چون مطلبی مهم بوده و به اشخاص و حیثیتشان مرتبط است تمام سعیمان را کردهایم که اشتباهی صورت نگیرد. عرض من کلی است. طبق قانون تنها فقط برخی از آرا را اطلاعرسانی میکنیم.»
همانطورکه اشاره شد با وجود تماسهای مکرر با معاونت درمان اما هیچیک از افراد مرتبط با این معاونت پاسخگوی تماسهای ما نبودند. در چنین موقعیتی بدیهی است که موضع تمام ما عقلانیت است. یعنی با توجه به آنچه عقل حکم میکند باید بهسمت علم پیش رفت و از آنچه به جسم و روحمان آسیب میزند باید دوری کنیم. اما در موقعیتهایی با توجه به آنچه در سطور بالا اشاره شد و استفاده از درمانهای غیرشیمیایی برای پیشگیری و گرفتن نتیجه، افرادی وجود دارند که اعتمادشان تماما بهسمت درمان غیرشیمیایی، داروها و نسخههای گیاهی است. برای همین افرادی مانند روازاده یا تبریزیان، طیف طرفدار خودشان را دارند و نمیتوان منکر این امر شد. پرسشی که در اینجا مطرح است این است که وزارت بهداشت چرا این دسته از فعالیتهای پیشگیرانه یا طبی را در چهارچوبی قانونمندتر تعریف نمیکند و فضایی بیش از حد و لازم برای فعالیتشان در اختیارشان میگذارد تا درنهایت ما در بین افراد شاهد تقابل میان علم و ضدعلم یا شبهعلم در درمان باشیم؟ چرا مجددا بهکارگیری از طب تکمیلی برای تنظیم فرآیند و سلسلهمراتب مرتبط با این دست از فعالیتها از سر گرفته نمیشود تا درنهایت پس از انتشار شایعات ریز و درشت، نظام پزشکی کشور به میدان بیاید و مجوز طبابت این شخص را لغو کند؟ از این گذشته چرا دلایل لغو مجوز روازاده برای طرفداران این فرد و طرفداران طبسنتی عمومی نمیشود و نظام پزشکی زیر بار گفتوگو با رسانه و اعلام جزئیات آرای ابطال مجوز نمیرود؟ قطعا و یقینا دغدغه نظام پزشکی سلامت افراد است و اعلام چنین رأیی برای پیشگیری از به خطر افتادن بیشتر مردم است، اما خوب میشد اگر شهامت و جرأت کافی هم جهت شفافسازی این تصمیم را داشت و استدلال لازم را از طریق روابط عمومی مرتبط با این وزارتخانه یا روابط عمومی معاونت اعلام میکرد.
منبع : فرهیختگان